برنامه های هنری، فرهنگی و ادبی Veranstaltungen
• آرزوهای کال
• Bilder- Morgen ist sehr weit
• گزارش تصویری " در کجای زمین ایستاده ای ؟"
• Morgen ist sehr weit
• Buchpräsentation und Lesung
• Bilder: Am Dach der Welt
• Am Dach der Welt
• Tag der Liebe - روز عشق
• Gedenkfeier für Pouran Farrokhzad
• Brot und Rosen
• "Vor der Pforte" - بر دروازه
• Fenster der Welt- Bilder
         more . . .
Ankündigungen
• گزارش تصویری
• در کجای زمین ایستاده ای - Auf welcher Erdenseite stehst du
• گل یخ
• بزرگداشت تیودور کرامر، شاعر اتریشی در شصتمین سالروز مرگش در وین
• Theodor Kramer Preis ۲۰۱۷
• شعر در واژه و صدا - „Poesie in Wort und Ton“
• همسرایی ادبی - وین، برلین
• چاپ کتاب تازه "عشق به همه زبان های دنیا آشناست"
• "Frau Sonne"
• Buchpräsentation SPUREN
• Von der Notwendigkeit der Poesie
• Von der Notwendigkeit der Poesie
         more . . .
Lyrik- سروده ها
• پذیرش زمین
• نفس گیر
• با من از هراس سخن مگو
• Glaube
• آتش پنهان
• روزگار غریبی ست نازنین
• برگ پاییز
• یک بار
• دهانش را بوییده بود مرگ
• در گردشگاه بتهوون
• Am Beethovengang
• میخانه ی مکدّر
         بیشتر . . .
مقاله ها - Artikel
• حجاب اجباری یا بی حجابی اجباری
• هر که مهر ما نباشد در سرش
• Lebenslang in der Fremde
• Inzest und Vergewaltigung in der islamischen Republik Iran
• "تجاوز در بستر زناشویی" به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی محو خشونت علیه زنان
• مجله اشپیگل "نسرین ستوده خیلی ضعیف شده است"
• درمان شهوت - مجله اشپیگل
• نقد آثار شروین پاشایی
• برهنگی صلیبی است که بر دوش می کشیم
• نقش سیاوش کسرایی در زندگی ادبی من
• با گل یخ
• Nahid Bagheri-Goldschmied über Siavash Kasrai
         more . . .
نوشتارهای فرهنگی
• با گل یخ
• از کافه نادری تا سوپ کافکا
• سزار باید بمیرد
• ایرانیان نخستین کاشفان عطر
• روز عشق
Prosa
• Frau Sonne
آیینه ی تبعید
• اندوه پاییز
• سوگواری در غربت
• با گل یخ
• از میکونوس تا میکونوس
• سیب در سپیده دم
• استاد پرویز منصوری از میان ما رفت
• راه رفتن با کفش تنگ
زبان، فرهنگ و ادب پارسی
• نشر تازه در وین
• هشتم دیماه سالروز مرگ فروغ فرخ زاد گرامی باد
• سیمین بهبهانی، آوای بلند آزادی
• فقط یک شعر برای اعتبار شاعر کافی‌ است
• حمید سمندریان "پدر تئاتر ایران "در گذشت
• چه کسانی در شکل گیری شعر نو سهیم بودند؟
• سیمین دانشور در گذشت
• توسعه ی فارسی; زبان ما، گویندگان بهتری می خواهد
• زبان فارسی یکی از چهار زبان کلاسیک جهان
• آیا هجو نامه سروده ی فردوسی است؟
• زادروز استاد پور داوود چه روزی است؟
آیین های ایرانی
• یلدا شاد!
• پیک نوروز
• سده - سروده ی هما ارژنگی   audio
• جشن سده سروده ی هما ارژنگی
• جشن سده خجسته باد
• جشن مهرگان   audio
داستان
• خورشید خانم
گوشه هایی از تاریخ ایران
• آن که ترساندن را افتخار نمی دانست
• کشورهای ایرانی در شمال و خاور ایران باستان
ویژه نامه ی پوران فرخ زاد
• سالروز درگذشت پوران فرخ زاد
• پانزدهم بهمن ماه زادروز مهربانوی دریا دل پوران فرخ زاد
• پوران فرخ زاد درگذشت
• دلم برای پنجره تنگ است
• اضطراب سیاه
• غرور عشق
• تنها یک ستاره
• نامه
• از سهند تا دماوند
• گفت و گوی مینو صابری با پوران فرخزاد در باره ی چهارشنبه سوری   audio
• گفت‌وگو با پوران فرخ‌زاد درباره‌ جشن چهارشنبه‌سوری
• تا بمانیم
         بیشتر . . .
اعلامیه جهانی حقوق بشر
• اعلامیه جهانی حقوق بشر
نقد و بررسی
• Zu Nahid Bagheri-Goldschmieds Roman „Chawar“ auf Persisch
• نقدی بر رمان خاور
• شاعر ماه و کودکی و تنهایی
• آفرینش با استخوان حیوان
گزارش
• حضور چشمگیر ایرانی تباران در جشنواره‍ی فیلم برلین
• حضور همسر رئیس جمهور در"شب ایرانی" انجمن قلم آلمان
گوناگون
• باید
• خنیاگر در خون
• دو شاعر در زندان
• اتوبوس شب
• در شهر کودکی ام گم شده ام - مصاحبه ای با محمد رضا مرزوقی
• ۲۴ بهمن سالگرد در گذشت فروغ فرخ زاد
• بمان برایمان نسرین!



info@marzpeyma.org

مرزپیما

Iranischer Kunst- und Kulturverein im Exil Marzpeyma (Grenzgänger)

 
 
انجمن هنری- فرهنگی مرزپیما در تبعید
تاریخ بنیان گذاری: سال
2007
میلادی
ZVR-Zahl: 366486759
 
استفاده از نوشتار های این تارنما با نام بردن از منبع آن "مرزپیما" آزاد است . نویسندگان
 
خود پاسخگو ی نوشته هایشان هستند و مرزپیما در این باره هیچگونه مسئولیتی ندارد.
 
 

home weblog mails your message info       

countercountercountercounter
print ideas of others your idea
مرزپیما
توسعه ی فارسی; زبان ما، گویندگان بهتری می خواهد
تاريخ نگارش : ۱٨ دی ۱٣۹۰

این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:     بالاترین balatarin     دنباله donbaleh     yahoo Yahoo     delicious Delicious     facebook Facebook     twitter Twitter     google Google    

داریوش همایون
روزنامه نگار و بنیانگذار روزنامه آیندگان

 
 
توسعه فارسی؛ زبان ما، گویندگان بهتر می خواهد

داریوش همایون در اواخر دوره پهلوی مدتی به وزارت اطلاعات و جهانگردی رسید

منبع: بی بی سی فارسی


دوران دراز رکود فارسی از سده چهاردهم تا پایان نوزدهم زبان را از پویائی ساختاریش به مقدار زیاد تهی کرد و بینوائی تمدن مذهب زده ایران دلاوری را از اندیشه و پسند ایرانی سترد

زبان مهم ترین و زنده ترین میراث فرهنگی است؛ زنده به معنی لفظی. زیرا زبان در گویندگانش زنده است.

ما هنگامی که از گسترش فارسی سخن می گوئیم تنها به امکانات خود زبان نظر نداریم.

آیا جامعه های فارسی زبان و بیش از همه آنها ایران آن نیروی زندگی را دارندکه در این عصرجهانگرائی زبان هزار و دویست ساله ای را (در صورت کنونی آن) که بخش بزرگی از دوران زندگی اش در رکود و انحطاط گذشته است سرزنده و آماده رویاروئی با چالش های تمدن پویای سده بیست و یکم نگهدارند؟

پاسخ من به این پرسش آری و با تاکید است و یک دلیل آن در خود فارسی است. ما همه زبان های خود را شیرین و دوست داشتنی می یابیم ولی ستایندگان فارسی بیشتر غیر ایرانیان بوده اند.

داریوش همایون، در سال های مهاجرت ناگریز پس از انقلاب اسلامی، مطالعه جدی بر زبان فارسی و ظرفیت گسترش و توسعه آن را آغاز کرد. این مقاله به مناسبت هزاره سرایش شاهنامه فردوسی برای بی بی سی فارسی نوشته شده بود و یکی از آخرین آثار آقای همایون است که جمعه ۸ بهمن در ژنو درگذشت.

فارسی سده های دراز از مهم ترین و محبوب ترین زبان های جهان بوده است ــ یک linguafranca ی خاورزمینی. ــ آن هم در دوره هائی که خود ایران به عنوان یک قدرت سیاسی یا نظامی در شمار نمی آمد و میدان تاخت و تاز و تختگاه سلسله های غیر ایرانی و غیر فارسی زبان بود.

این نفوذ و محبوبیت را فارسی از ادبیات و خوش آهنگی خود داشت و از قدرت بیانی که در ساخت زبان نهفته است و در دست نویسندگان و شاعران تحقق می یابد. (فردریک انگلس که فارسی آموخته بود آن را آسان ترین زبان برای آموختن می دانست و مناسب ترین زبان برای بین المللی شدن.)

آن ادبیات که طبعا تنها در فارسی می توانست زاده شود ــ مانند هر ادبیات و زبان دیگری ــ و آن تاریخ، بال های نفرسودنی پرواز این مردم و زبان شان هستند.

ملتی که سده ها در اندیشه زمین گیر و در عمل ناتوان شده بود به پشتگرمی و با الهام از آن تاریخ و با سلاح آن ادبیات در دست، همان "تیغ برنده پارسی" که فردوسی می گفت، از بی حرکتی سده ها برخاست و با همه انقلاب و حکومت اسلامی نه آن بال ها را می بندد و نه آن تیغ برنده را از دست می نهد.

آن دوران دراز رکود فارسی از سده چهاردهم تا پایان نوزدهم زبان را از پویائی ساختاریش به مقدار زیاد تهی کرد و بینوائی تمدن مذهب زده ایران دلاوری را از اندیشه و پسند ایرانی سترد.

ما اکنون بیش از همیشه به آن پویائی در زبان و آن دلاوری در خودمان نیاز داریم
داریوش همایون

نگاهی به پویندگی جامعه ایرانی در زیر بد ترین حکومتی که می توان در چنین کشوری داشت هر تردیدی را در باره آینده این جامعه و همراه آن آینده زبان فارسی از میان می برد.

فارسی از زیر تسلط عربی به در آمده و همزیستی ناگزیر با انگلیسی جهانگیر را آموخته چنان دگرگون می شود که به عنوان نمونه ترجمه بسیاری کتاب های مهم سی سال پیش را می باید از نو به فارسی درآورد تا حق آنها گزارده شود.

سیل کوچکی از واژه های نو عموما پارسی بر زبان روان شده است و گوش فارسی زبانان دارد بر شیوه های نگارشی دور از ذهن ها ولی متناسب با زندگی امروز و مفاهیم پیچیده تر گشاده می شود.

ما هیچ گاه اینهمه نمی نوشته ایم. با درآمدن از زیر فرمانروائی شعر عروضی، ادبیات فارسی سراپا دگرگون شده است؛ چه در واژگان و شیوه بیان و چه در پرداختن به همه گونه (ژانر) های ادبی.

جامعه ایرانی با آن گنجینه فرهنگی و میراث تاریخی جز یک نظام سیاسی شایسته چیزی از اسباب پیش تاختن کم ندارد و آن نیز به رغم دشواری های هراس آور در راه است؛ زبان فارسی به مدرنیته پای نهاده است و بسیار بیش از اینها خواهد رفت.
* * *

داریوش همایون معتقد بود زبان فارسی ظرفیت قابل توجهی برای توسعه و کلمه سازی دارد

برای گسترش و نوسازی زبان عامل اصلی نه خود زبان که گویندگان آن هستند.

با فارسی زبانانی که از یک سو با محافظه کاری بیش از اندازه در را بر هر چه به گفته خودشان زبان سعدی و حافظ نیست (یعنی به گوش ها آنان آشنا نمی آید) می بندند و با زمختی بی بند و بار شان ــ همچنان که در سیاست ــ هر تمایز و قاعده ای را برهم می زنند، و "چیز" به جای هر نام و مفهوم از زبانشان نمی افتد، زبان از پیشرفت می ماند.

حافظ و سعدی با همه جایگاه بلندشان زبان فارسی نیستند که از آنها و از همه ما بلند تر و توانا تر است؛ و مردمان امروز نیستند که اگر می بودند بیش از همه این دژبانان بارو های ویرانه را به راه می آوردند.

ما دیگر حافظ و سعدی نخواهیم داشت و نمی باید داشته باشیم. فارسی ادبیات و شاهکارهای ادبی تازه ای می خواهد که در توانائی جامعه ما هست.

آن دوران دراز رکود فارسی از سده چهاردهم تا پایان نوزدهم زبان را از پویائی ساختاریش به مقدار زیاد تهی کرد و بینوائی تمدن مذهب زده ایران دلاوری را از اندیشه و پسند ایرانی سترد.

ما اکنون بیش از همیشه به آن پویائی در زبان و آن دلاوری در خودمان نیاز داریم.

فارسی برای زندگانی و تمدن امروزی واژه به اندازه ندارد (آن اندازه را هم که دارد بکار نمی بریم) و می باید واژه های تازه، معادل هائی برای واژه های بیگانه که با تمدن و فرهنگ امروزی به زندگی ما راه می یابند به فراوانی یافت و ساخت.

سهم یافتن در این فرایند احتمالا از ساختن هم بیشتر است. آثار نویسندگان و شاعران فارسی زبان که کتابخانه ای را پر می کنند؛ زبان پهلوی و زبان کردی که از فارسی یه آن نزدیک تر است؛ دری و تاجیکی؛ زبان های ایرانی دیگر؛ فرهنگ هائی که گورستان زبان شده اند و می باید بایگانی آن باشند؛ زبان کوچه و بازار، همه این ها منابع پایان ناپذیر واژه اند و با گشاده دستی می باید از آنها گرفت.

دستور زبان فارسی ــ که زبانی بسیار انعطاف پذیر است و بیشتر ما خیال می کنیم آن را می دانیم ــ امکاناتی بسیار بیش از آنکه در نا آشنائی خود می پنداریم برای واژه سازی به ما می دهد؛ تنها می باید تصور محدود خود را از دستور زبان و گنجینه فراموش شده واژگان آن، به کناری نهیم و به اهل فن اعتماد داشته باشیم.

جامعه ایرانی با آن گنجینه فرهنگی و میراث تاریخی جز یک نظام سیاسی شایسته چیزی از اسباب پیش تاختن کم ندارد و آن نیز به رغم دشواری های هراس آور در راه است؛ زبان فارسی به مدرنیته پای نهاده است و بسیار بیش از اینها خواهد رفت

داریوش همایون

دستور فارسی در دوازده سده گذشته دگرگونی ها یافته است و باز می تواند بیابد.

عربی منبعی است که بسیار از آن گرفته ایم و همین اندازه اش نیز زیاد است. نیازی به پالودن زبان از عربی نیست. این کار ملت هائی است که به خود اطمینان ندارند و سیاست پیشگانی که در پی ملت سازی هستند. اما تا آنجا که بتوان می باید در برابر وام گرفتن های تازه از عربی ایستادگی کرد.

واژه های ما هرچه به دستگاه آوائی فارسی نزدیک تر باشد خوش آهنگ تر و "شیک" تر است.

در این هنگامه زشتی حکومت اسلامی هیچ عیبی ندارد که کمی هم در اندیشه زیبائی و سبک و سلیقه باشیم. عربی با ساخت قالبی خود دیگر نمی تواند چندان کمکی به ما بکند.

دلاور تر بودن، به این معنی که از امکانات زبان بیشتر بهره گیریم و دانش و سلیقه خود را معیار نشماریم، دست ما را در بهره گیری از منابع بی پایان فارسی و زبان های ایرانی باز تر می کند.

احساس مسئولیت در زبان به جای بی بند و باری نمی گذارد که دارائی واژگانی خود را در مترادف شمردن ها، در کاربردهای نابجا و در سخن گفتن سرسری و بی اندیشه هدر دهیم.

اهل قلم سنتی، شیوائی و رسائی گفتار را در بکار بردن مترادف ها می شمردند ــ واژه ها و اصطلاحات گوناگون برای بیان یک معنی. اما شیوا ترین نوشته های ادبیات فارسی آنهائی است که یک واو اضافی به دشواری در آنها می توان یافت.

گویش تهرانی هر لطفی داشته باشد زبان اندیشه بلند و فرهنگ والا نیست. کسی با گویش تهرانی دشمنی ندارد ولی دریغ است که فارسی با آن شناخته شود. کمترین زیان نوشتاری کردن گویش تهرانی، پائین آوردن سطح به اندازه ای است که نویسنده را از وام گرفتن از سعدی نکوهش می کنند

داریوش همایون

در زبان های اروپائی با پیچیده تر شدن فرهنگی جامعه کمتر اثری از مترادف ها ماند زیرا هر واژه تابش یا nuance ویژه خود را یافت و گفتار دقیق تر شد.

این هجومی که به هر واژه تازه می کنند و آن را به جای واژه های زیبا و گویای همیشگی خود شان می گذارند ما را به جای توانگر شدن زبان به آشفتگی بیشتر می اندازد. گاه انسان جرئت نمی کند واژه تازه ای بسازد.

فارسی زبان مردمانی با فرهنگ ها و زبان های گوناگون است و مانند عربی یا چینی سخت نیازمند یک زبان معیار.

زبان معیار زبان نوشتاری است و اگر یک گویش با دستور به هم ریخته و واژگان تنگ و لحن عمومی نازل خود زبان نوشتار شود، دست و پای ذوق و اندیشه در جامعه بسته خواهد ماند.

گویش تهرانی هر لطفی داشته باشد زبان اندیشه بلند و فرهنگ والا نیست. کسی با گویش تهرانی دشمنی ندارد ولی دریغ است که فارسی با آن شناخته شود.
کمترین زیان نوشتاری کردن گویش تهرانی، پائین آوردن سطح به اندازه ای است که نویسنده را از وام گرفتن از سعدی نکوهش می کنند ــ "ساده بنویسید." اما چه اندازه می توان در پائین ترین مخرج مشترک ماند؛ آن پنج سده بس نبود؟

زبان رو به گسترش ما گویندگان بهتری می خواهد.
 




نظرات دیگران در مورد این نوشته را بخوانید. (تعداد نظرات: ۰)
نظرتان را در مورد این مطلب بنویسید.